آبادان ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ الف معین [ په. ] (ص مر.)۱- معمور، دایر.۲- مزروع، کاشته.۳- پر، مشحون.۴- سالم، تندرست.۵- مأمون، ایمن.۶- مرفه.۷- شهر آبادان. نوشته قبلی آبانگاه نوشته بعدی آب چشم