خدمت

(خِ مَ) [ ع. خدمه ] (اِمص.)
۱- بندگی، چاکری.
۲- (عا.) خدمت نظام وظیفه. ؛ ~ به کران بردن به پایان رساندن خدمت، کامل کردن خدمت. ؛ ~ (کسی) رسیدن کنایه از: الف – دیدار کردن با کسی. ب – کسی را به شدت تنبیه کردن.





نوشته قبلی

خرافات

نوشته بعدی

خدم

دیدگاهتان را بنویسید