جان ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ ۳۱/۰۵/۱۴۰۰ ج معین [ په. ] (اِ.)۱- روح انسانی.۲- نفس. ؛ ~دادن و قبض را گرفتن کنایه از: مردن، جان به عزراییل تسلیم کردن. ؛ ~به طاق افکندن کنایه از: حالت احتضار و مرگ داشتن. نوشته قبلی جان اوبار نوشته بعدی جاشو