آبدار ۳۰/۰۳/۱۴۰۰ الف معین (ص.)۱- آبدار باشی، ساقی.۲- گیاه و میوه پرآب.۳- تیز، برُنده.۴- فصیح و روان.۵- سخت، محکم، غلیظ. صفتی برای دشنام، سیلی. نوشته قبلی آبدارچی نوشته بعدی آبانگان