جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آغازیدن
(دَ) (مص ل.) ابتدا کردن، شروع کردن.
الف
معین
آغال
(اِ.) نک آغل.
الف
معین
آغازگر
(گَ) (ص فا.)۱- آغاز کننده.۲- در اصطلاح اسب دوانی، کسی که فرمان حرکت می...
الف
معین
آشیهه
(هِ) (اِ.) شیهه، صهیل.
الف
معین
آغال پشه
(پَ ش ِ) (اِمر.) درختی است بزرگ و بر آن کیسههایی پدید آید که پشه در آ...
الف
معین
آغار
۱ - (اِ.) نم و رطوبت.۲- (ص.) نم کشیده، خیس شده.
الف
معین
آغاری
(اِ.)نوعی جامة ابریشمین ضخیم که مردان از آن لباده، عبا و سرداری درست م...
الف
معین
آشگر
(گَ) (ص.) دباغ، پوست پیرا.
الف
معین
آصال
(اِ.) جِ اصیل ؛ شبانگاه، نزدیک غروب.
الف
معین
آغازی
۱ - (ص نسب.)ابتدایی، بدوی.۲- (اِ.) جانور و گیاه تک یاخته.
«
‹
58
59
60
61
62
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها