جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آقسنقر
(سُ قُ) (اِمر.)۱- شاهین سفید.۲- کنایه از: روز، آفتاب.۳- نام بعضی امر...
الف
معین
آفند
(فَ) (اِ.) خصومت، دشمنی، جنگ.
الف
معین
آفرین خانه
(~. نِ) (اِمر.) جایی که در آن عبادت کنند، نمازخانه.
الف
معین
آقچه
(چِ) (اِ.)۱- زر یا سیم مسکوک.۲- پول طلا یا نقره.۳- واحدی برای آب که ت...
الف
معین
آفگانه
(نِ)(اِمر.)بچة نارسیده، جنین که پیش از موقع از شکم زن یا حیوان ماده سِ...
الف
معین
آقا
(اِ.)۱- برادر بزرگتر، برادر مهتر.۲- امیر، ارباب، سرور، رییس.۳- عنوان...
الف
معین
آفرین کردن
(~. کَ دَ) (مص ل.)۱- طلب آمرزش کردن، آمرزش خواستن.۲ - تعریف کردن، ستود...
الف
معین
آفندیدن
(فَ دَ) (مص ل.)۱- دشمنی کردن.۲- جنگ کردن.
الف
معین
آقشام
(اِمر.)۱- غروب، شامگاه.۲- نوبتی که بر در پادشاهان و امرای ترک در شامگ...
الف
معین
آقوش
(اِ.) درندگان، سباع.
«
‹
66
67
68
69
70
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها