جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آقا
(اِ.)۱- برادر بزرگتر، برادر مهتر.۲- امیر، ارباب، سرور، رییس.۳- عنوان...
الف
معین
آل تمغا
(تَ) (اِمر.) مهر سرخ رنگی که پادشاهان مغول بر فرمانهای خود میزدند.
الف
معین
آقا بالا سر
(سَ) (ص. اِ.)۱- رییس، سرپرست.۲- مجازاً آن که بی مورد در کار دیگران دخ...
الف
معین
آلاکلنگ
(کُ لَ) (اِمر.) دو چوب بر هم نهادة متقاطع که دو کس بر دو سر چوب بالایی...
الف
معین
آلاگارسون
(سُ) (ص.)اصطلاحی برای موی خانمها به سبک موی پسران و مردان.
الف
معین
آلاپلنگی
(پَ لَ) (ص.) (عا.) دارای لکههای سیاه و سفید و خالهای بزرگ مانند پوست...
الف
معین
آلاو
(اِ.)۱- شعلة آتش.۲- آتش شعله دار.
الف
معین
آلبالو گیلاس چیدن
(دَ) (مص ل.) مجازاً صفتی برای چشم وقتی که نگاه میکند، ولی نمیبیند. ح...
الف
معین
آلاوه
(وِ) (اِ.)۱- شعلة آتش، زبانة آتش.۲- جایی که در آن آتش روشن کنند.
الف
معین
آلاچیق
(اِ.)۱ - نوعی خیمه که از پارچه -های ضخیم درست میکنند.۲- سایبانی که...
«
‹
67
68
69
70
71
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها