جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آمپرسنج
(~. سَ) اسبابی برای اندازه گیری شدت جریان الکتریکی مستقیم و متناوب که...
الف
معین
آمون
(ص.) پر، مملو، لبالب.
الف
معین
آمیزه
(زِ) (ص مر.)۱- آمیخته، مخلوط.۲- کسی که ریش جوگندمی دارد. آمیژه هم گوی...
الف
معین
آموزشی
(زِ) (ص نسب.)۱ - تعلیمی.۲- دوستدار آموختن.
الف
معین
آموزگار
(زْ یا زِ) (ص.)۱- معلم. ۲- معلم مدرسة ابتدایی.۳- اندرزگوی.۴- پرورنده،...
الف
معین
آمیختگی
(تِ یا تَ) (حامص.)۱- امتزاج، اختلاط.۲- الفت، معاشرت، خلطه، آمیزش.
الف
معین
آمیزش
(زِ) (اِمص.) ۱- آمیختگی.۲- همنشینی، معاشرت.۳- جِماع.
الف
معین
آمیغ
(اِ.)۱- آمیزش.۲- مباشرت، مجامعت و نیز پسوندی که معنای آمیختگی میدهد م...
الف
معین
آن چنانی
(~.) (ص نسب.)۱- (کن.) دارای وضع ناشایست و نامطلوب.۲- (عا.)مجلل، گران ق...
الف
معین
آنابولیسم
(بُ) (اِ.) فرایندهای شیمیایی ترکیبی در موجودات زنده، فراگشت. (فره).
«
‹
80
81
82
83
84
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها