جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آوردگاه
(~.) (اِمر.) آوردگه، میدان جنگ، عرصة کارزار.
الف
معین
آورک
(وَ رَ) (اِ.) اورک. تاب، تاب خوردن.
الف
معین
آورد
(وَ)۱- (اِ.)جنگ، نبرد.۲- پسوندی که معنای آورده شده میدهد. آب آورد، با...
الف
معین
آوانگارد
(ص.) پیشتاز، پیشرو.
الف
معین
آوشن
(شَ) (اِ.) آویشن.
الف
معین
آوانویسی
(نِ) (حامص.) نوشتن آواهای زبان که در آن تمام آواهای زبان که تلفظ و به ...
الف
معین
آوانس
(اِ.) ارفاق، امتیاز.
الف
معین
آوردن
(وَ یا وُ دَ) (مص م.)۱- چیزی یا کسی را از جایی به جای دیگر رساندن.۲- ...
الف
معین
آواکس
(اِ.)۱ - دستگاهی مراقبت کننده جهت ردگیری هواپیماهای دشمن که در هواپیم...
الف
معین
آوردیدن
(وَ دَ) (مص ل.) جنگ کردن، نبرد کردن.
«
‹
92
93
94
95
96
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها