جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آپ گریت
(گِ رِ یْ) (اِمص.) ترفیع یا ارتقا دادن. (بیشتر در مورد کامپیوتر و برن...
الف
معین
آوه
(~.) (شب جم.) «کلمة افسوس» دریغ، افسوس.
الف
معین
آویشن
(شَ)(اِ.)گیاهی است معطر و صحرایی با گلهای سفید و برگهای کوچک شبیه نع...
الف
معین
آویژه
(ژِ) (ص. اِ.)۱- ویژه، خالص.۲- معشوق، یار یا دوست نزدیک.
الف
معین
آویزه
(زِ) (اِمر.)۱- گوشواره.۲- آپاندیس.
الف
معین
آویزش
(ز ِ) (اِمص.)۱- آویختن.۲- تعلق، پیوستگی.۳- جنگ، نبرد.
الف
معین
آویزون
(اِ.) آویزان، کنایه از: آدم مزاحم.
الف
معین
آپارتمان
(تِ) (اِ.)۱- ساختمان، عمارت.۲- ساختمان مجزا و مستقل.
الف
معین
آویزگان
(اِ.) پناه، مستمسک.
الف
معین
آپارات
(اِ.)۱- دستگاه، ابزار، ماشین.۲- دوربین عکاسی.۳- دستگاه نمایش فیلم.۴- ...
«
‹
95
96
97
98
99
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها