جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آکادمیک
(~.) (اِ.) مبتنی بر علم، علمی، عالمانه. (فره).
الف
معین
آژغ
(ژُ) (اِ.) = آژوغ: نک ازغ.
الف
معین
آکادمی
(دِ) (اِ.) فرهنگستان، آکادمی نام باغی بوده در آتن که افلاطون در آن تد...
الف
معین
آژده
(دِ) (ص مف.) آژیده، آجیده.
الف
معین
آک
(اِ.) آسیب، آفت.
الف
معین
آژدار
(ص.) دارای ردیفی از سوراخهای پی در پی روی سربرگ و تمبر و فیلم و مانند...
الف
معین
آژینه
(نِ) (اِ.) آزینه ؛ آلتی فولادی شبیه به تیشه که با آن سنگ آسیا را دندا...
الف
معین
آژخ
(ژَ) (اِ.) آزخ.
الف
معین
آژیریدن
(دَ) (مص م.)۱- هوشیار کردن.۲- خبردار کردن.۳- فریاد زدن.
الف
معین
آژانس
(اِ.)۱- نمایندگی.۲- کارگزار.۳- بنگاه (فره) ؛ ~ خبری مؤسسهای که خب...
«
‹
98
99
100
101
102
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها