جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آتشک
(تَ شَ)(اِمر.)۱ - آبلة فرنگی، سفلیس، کوفت.۲- کرم شب تاب.
الف
معین
آتشپا
(~.)(ص مر.) تیزرو، بی قرار و آرام.
الف
معین
آتشه
(تَ یا تِ ش ِ) (اِمر.) برق، آذرخش.
الف
معین
آتشفشان
(~. فِ) (ص فا. اِمر.)۱- آن چه آتش فشاند.۲- کوهی که از دهانة آن مواد سی...
الف
معین
آجین
(ص.) آجیده، آژده.
الف
معین
آتو
(تُ) (اِ.)۱- ورق برنده در بازی.۲- دستاویز، بهانه.
الف
معین
آجیل
(اِ.) میوه خشک مرکب از پسته، بادام، فندق، تخمه و مانند آن. ؛ ~ مشکل گ...
الف
معین
آته ئیست
(تِ) (ص. اِ.) منکر وجود خدا، بی اعتقاد به وجود خدا.
الف
معین
آجیده
(دِ)۱ - (ص مف.) خلانیده، سوزن فرو برده.۲- (اِ.) بخیه، ناهمواریهای سطح...
الف
معین
آتمسفر
(مُ فِ) (اِ.)۱- تودة هوایی که اطراف کرة زمین را فرا گرفته، جو.۲- کنا...
«
‹
23
24
25
26
27
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها