جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آجین
(ص.) آجیده، آژده.
الف
معین
آتو
(تُ) (اِ.)۱- ورق برنده در بازی.۲- دستاویز، بهانه.
الف
معین
آجیل
(اِ.) میوه خشک مرکب از پسته، بادام، فندق، تخمه و مانند آن. ؛ ~ مشکل گ...
الف
معین
آته ئیست
(تِ) (ص. اِ.) منکر وجود خدا، بی اعتقاد به وجود خدا.
الف
معین
آجیده
(دِ)۱ - (ص مف.) خلانیده، سوزن فرو برده.۲- (اِ.) بخیه، ناهمواریهای سطح...
الف
معین
آتمسفر
(مُ فِ) (اِ.)۱- تودة هوایی که اطراف کرة زمین را فرا گرفته، جو.۲- کنا...
الف
معین
آجیدن
(دَ) (مص م.) سوزن زدن، بخیه زدن ؛ فرو بردن سوزن، درفش، نیشتر و مانند آ...
الف
معین
آتم
(تَ) (اِ.) اتم.
الف
معین
آجودان
(اِ.)۱- افسری که در خدمت افسر عالی رتبه باشد.۲- (عا.) آژان، مأمور پلی...
الف
معین
آجل
(جُ یا جَ) (اِ.) آروغ.
«
‹
24
25
26
27
28
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها