جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آسمان دره
(~. دَ رُِ) (اِمر.) کاهکشان، کهکشان.
الف
معین
آسوده خاطر
(~. طِ) (ص مر.)آسوده - دل، فارق البال.
الف
معین
آسمان جل
(~. جُ) (ص مر) تهیدست، فقیر.
الف
معین
آسوده
(دِ) (ص مف.)۱ - خستگی در کرده.۲- آرام گرفته، ۳- فارغ.۴- خوش، شادمان.۵...
الف
معین
آسمان
(س ِ) (اِمر.)۱- سپهر، فلک.۲- هر یک از طبقات هفتگانه یا نه گانه افلاک ...
الف
معین
آسودن
(دَ) (مص ل.)۱- آرمیدن، استراحت یافتن.۲- سکون یافتن، آرام گرفتن.۳- خوا...
الف
معین
آسم
(اِ.) نفس تنگی، اختلال در تنفس به علت انسداد برونشها و آلرژی.
الف
معین
آسه یی
(س ِ) (اِمر.) دومین مهرة گردن انسان که بعد از مهرة اطلس قرار دارد.
الف
معین
آسفالت
(اِ.) مخلوطی از قیر و شن و ماسه که به رنگ قهوهای یا سیاه است که در پ...
الف
معین
آسه
(~.) (اِ.)۱- آس، آسیا.۲- محور، سنگ آسیا.
«
‹
48
49
50
51
52
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها