جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آسیمه سار
(~.)(ص مر.)سرآسیمه، آسیمه سر.
الف
معین
آسپیرین
(اِ.) دارویی که خاصیت تسکین درد، تب بری و ضد روماتیسمی دارد.
الف
معین
آسیمه
(م ِ) (ص.)۱- آشفته، پریشان.۲- مضطرب، سرگشته.۳- ژولیده.۴- شتابزده.۵- ...
الف
معین
آسودگی
(دِ)(حامص.)۱- آرامش، آهستگی.۲- استراحت، راحت.۳- فراغ بال.
الف
معین
آسیل
(اِ.) محتویات شکنبة گوسفند که در آب شیرین و صاف بریزند و در مرحله شستن...
الف
معین
آسوده دل
(~. دِ) (ص مر.) آسوده خاطر، فارغ البال، بی دلواپسی.
الف
معین
آسیب دیده
(دِ)(ص مف.)صدمه دیده، ضربه - خورده.
الف
معین
آسیب
(اِ.)۱ - زخم، صدمه.۲- رنج.۳- آفت، بلا.۴- آزار.۵- زیان، ضرر.
الف
معین
آسیایی
(ص نسب.) منسوب به قارة آسیا، اهل قارة آسیا (یکی از پنج قارة کرة زمین)....
الف
معین
آسیاکردن
(کَ دَ) (مص م.) خرد و آرد کردن غله و حبوبات و مانند آن به وسیلة آسیا.
«
‹
50
51
52
53
54
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها