جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آشکوخیدن
(دَ) (مص ل.) لغزیدن، سکندری رفتن.
الف
معین
آغازی
۱ - (ص نسب.)ابتدایی، بدوی.۲- (اِ.) جانور و گیاه تک یاخته.
الف
معین
آشکوخ
(اِ.) سکندری.
الف
معین
آغازگر
(گَ) (ص فا.)۱- آغاز کننده.۲- در اصطلاح اسب دوانی، کسی که فرمان حرکت می...
الف
معین
آشکوبه
(بِ) (اِ.) آشکوب.
الف
معین
آغازه
(زِ)(اِ.)آغاره، دوالی که بین رویه و تخت کفش دوزند تا آب و خاک به درون ...
الف
معین
آشکوب
(اِ.)۱- هر طبقه از ساختمان.۲- هر یک از طبقات نه گانة آسمان ؛ سپهر.۳- ...
الف
معین
آفت
(فَ) (اِ.) آسیب، بلا.
الف
معین
آغشتن
(غَ یا غِ تَ)۱- (مص م.) خیس کردن، نم کردن.۲- آلودن.۳- (مص ل.) خیسیدن، ...
الف
معین
آفاقی
(ص نسب.)منسوب به آفاق ؛ بیرونی، خارجی.
«
‹
59
60
61
62
63
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها