جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آفتاب تنک
(تُ نُ) (اِمر.) هنگام طلوع آفتاب.
الف
معین
آغل
(غَ یا غُ) (اِ.)۱- جایی برای گوسفندان و گاوان.۲- لانة مرغ خانگی.۳- لان...
الف
معین
آفتاب
(اِ.)۱- خورشید، شمس، مهر.۲- نور خورشید، شعاع شمس. ؛ ~از سر دیوار گذش...
الف
معین
آغشته
(غَ یا غِ تِ)(ص مف.)۱- خیسانده، نم داده.۲- آب داده.۳- آلوده.
الف
معین
آفت
(فَ) (اِ.) آسیب، بلا.
الف
معین
آغشتن
(غَ یا غِ تَ)۱- (مص م.) خیس کردن، نم کردن.۲- آلودن.۳- (مص ل.) خیسیدن، ...
الف
معین
آفاقی
(ص نسب.)منسوب به آفاق ؛ بیرونی، خارجی.
الف
معین
آغستن
(غِ تَ) (مص. م) آغندن، آکندن، پر کردن.
الف
معین
آفاق
(اِ.) جِ افق.۱- کرانههای آسمان، دشت.۲- عالم، جهان.
الف
معین
آغز
(غُ) (اِ.) نک آغوز.
«
‹
61
62
63
64
65
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها