جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آنژیوگرافی
(یُ گِ) (اِمص.) تصویر - برداری از رگها با استفاده از اشعة ایکس همراه...
الف
معین
آندوسپرم
(دُ پِ) (اِ.) قسمتی از بذر که مواد غذایی مورد نیاز جنین را تأمین کند،...
الف
معین
آنژیوکت
(یُ کَ) (اِ.) لولة لاستیکی باریکی که در مسیر رگ قرار میدهند و مایعات...
الف
معین
آنژین
(اِ.) گلو درد چرکی که با تب همراه است.
الف
معین
آنچت
(چِ) (اِ اشاره مر + ضم.) مخفف آن چه تو را.
الف
معین
آنچ
(اِ اشاره مر. حر ربط.) مخفف آن چه.
الف
معین
آهازیدن
(دَ) (مص م.) آهیختن، آختن، برکشیدن.
الف
معین
آنوریسم
(نِ) (اِ.) غدة متشکل از خون که غالباً به شریان مربوط است و محتویات آن...
الف
معین
آهاردن
(دَ) (مص م.) آهار زدن. آهار کردن.
الف
معین
آنه
(نِ یا نَ) (پس.)۱- پسوند ساختن قید از صفت: مردانه، دلیرانه.۲- گاه به آ...
«
‹
85
86
87
88
89
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها