جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آهون بر
(بُ) (ص مر.) نقب زن.
الف
معین
آهون
(اِ.) رخنه، نقب.
الف
معین
آهومند
(مَ) (ص مر.)۱- مریض، بیمار.۲- معیوب، ناقص.
الف
معین
آهوفغند
(فَ غَ) (ص مر.) آهوجه ؛ آنکه مانند آهو جست و خیز کند.
الف
معین
آوار
(اِ.)۱- گرد و غبار و خاک.۲- فرو ریختن دیوار و سقف.
الف
معین
آواخ
(شب جم.) =آوخ:۱- کلمة افسوس، آه و آی.۲- دریغا.
الف
معین
آوا
(اِ.) آواز، بانگ.
الف
معین
آو
(اِ.) آب.
الف
معین
آهیختن
(تَ) (مص م.)۱- آهختن، آختن، برکشیدن ؛ بیرون کشیدن چیزی مانند شمشیر، ت...
الف
معین
آهیانه
(نِ) (اِ.)۱- کاسة سر، جمجمه۲- کام، دهان.
«
‹
90
91
92
93
94
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها