جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آپاندیسیت
(اِ.) = آپاندیس: ورم ضمیمة رودة کور که بسیار دردناک و گاه کشندهاست، ...
الف
معین
آویز
۱ - (ص فا.) در ترکیب با برخی کلمات معنی آویزنده میدهد: دست آویز، دل آ...
الف
معین
آپارتی
(ص.) بی شرم، حقه باز.
الف
معین
آویخته
(تِ) (ص مف.)۱- آویزان شده، معلق.۲- چنگ زده، تمسک جُسته.۳- مورد سؤال قر...
الف
معین
آپارتمان
(تِ) (اِ.)۱- ساختمان، عمارت.۲- ساختمان مجزا و مستقل.
الف
معین
آویختن
(تَ) ۱- (مص م.) آویزان کردن.۲- فرو گذاشتن، پایین انداختن.۳- حمایل کردن...
الف
معین
آپارتاید
(اِ.) سیاستی که براساس آن یک نژاد از نژاد دیگر جدا نگه داشته میشود و...
الف
معین
آوه
(~.) (شب جم.) «کلمة افسوس» دریغ، افسوس.
الف
معین
آپارات
(اِ.)۱- دستگاه، ابزار، ماشین.۲- دوربین عکاسی.۳- دستگاه نمایش فیلم.۴- ...
الف
معین
آونگون
(وَ) (ص فا.) معلق، آویخته.
«
‹
95
96
97
98
99
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها