جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آتشین
(تَ) (ص نسب.) آتشی، از آتش.
الف
معین
آتش پرست
(~. پَ رَ) (اِمر.) پرستندة آتش. کسی که آتش را پرستش کند. زرتشتیان را ب...
الف
معین
آتشیزه
(تَ زِ) (اِمر.) کرم شب تاب.
الف
معین
آتش پاره
(~. رِ) (اِمر.)۱- پارة آتش، اخگر.۲- کنایه از: کودک شریر.
الف
معین
آجاردن
(دَ) (مص م.) از حد گذراندن.
الف
معین
آثم
(ثِ) (اِفا.) گناهکار، مجرم.
الف
معین
آثام
(اِ.) جِ اثم ؛ گناهها، بزهها.
الف
معین
آثار
(اِ.) جِ اثر؛ نشانهها.
الف
معین
آتیه
(یِّ) مؤنث آتی ؛ آینده.
الف
معین
آتی
(اِفا.) آینده، آن که پس از این آید.
«
‹
23
24
25
26
27
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها