جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ی
یمام
(یَ) (اِ.)۱- کبوتر دشتی، کبوتر صحرایی.۲- اراده، قصد.
معین
ی
یک سر
(~. سَ) (ص مر. ق مر.)۱- تمام، همگی.۲- سراسر.۳- فوری.۴- مستقیم.
معین
ی
یویو
(یُ یُ) (اِ.) نوعی اسباب بازی کودکان.
معین
ی
یوغ
(اِ.) چوبی که هنگام شخم زدن زمین بر گردن گاو میگذارند.
معین
ی
یواقیت
(یَ) (اِ.) جِ یاقوت.
معین
ی
یم
(یَ) (اِ.) دریا.
معین
ی
یک سان
(~.) (ص مر. ق مر.)۱- همانند.۲- برابر.۳- مساوی.۴- یک نواخت.
معین
ی
یوگا
(اِ.) مجموعهای از تمرینهای بدنی برای تأمین تن درستی و به دست آوردن ...
معین
ی
یوسف آرا
(سُ) (ص فا.) بسیار زیباتر از یوسف، که در زیبایی آرایش دهندة یوسف باشد....
معین
ی
یواشکی
(یَ شَ) (ق مر.) به آرامی و آهستگی.
«
‹
3234
3235
3236
3237
3238
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها