جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ی
یکان
(~.)۱- (ق.) یک یک.۲- (ص.) یگانه، تک، منفرد.
معین
ی
یکبار
(~.) (ق.)۱- یک دفعه، مقابل دو بار.۲- بی خبر، غفلتاً.
معین
ی
یکبار مصرف
(~. مَ رَ) (اِمر.) ویژة مصرف کردن برای یک نوبت.
معین
ی
یکباره
(~. رِ) (ق.)۱- یک دفعه، یکبار.۲- ناگهان.۳- به کلی، تمامی، همه.
معین
ی
یکبارگی
(~. رِ) (حامص.)۱- ناگهانی.۲- همگی، همه.
معین
ی
یکتاپرست
(~. پَ رَ) (ص مر.) موحد، آن که جز خدای یگانه نپرستد.
معین
ی
یکتا
(~.) (ص مر.)۱- تنها.۲- بی نظیر، بی مانند.
معین
ی
یکدانه
(~. نِ) (ص مر.) بی نظیر، فرد.
معین
ی
یکجانبه
(~. نِ بِ یا بَ) (ق مر.) یک طرفه، از یک سو.
معین
ی
یکتایی
(~.) (اِ.) جامة یک لا و بی آستر.
«
‹
3240
3241
3242
3243
3244
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها