جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
الف
معین
آب گرم
(بِ گَ) (اِمر.)۱- آب معدنی گرم که از زمین میجوشد.۲- جایی که در آن آب ...
الف
معین
آبانگان
(اِمر.) جشنی که ایرانیان در روز دهم از ماه آبان برپا میکردند.
الف
معین
آب گرفتن
(گِ رِ تَ)۱- (مص م.) عصاره گرفتن، استخراج شیرة میوه.۲- (مص ل.) به آبرو...
الف
معین
آبان
(اِ.)۱- ایزد نگهبان آب.۲- هشتمین ماه از سال خورشیدی.۳- روز دهم هر ماه...
الف
معین
آب گردش
(گَ دِ) (ص مر.) تند رفتار، تندرو، سریع السیر.
الف
معین
آبال
(اِ.) جِ ابل ؛ شتران.
الف
معین
آب کور
(ص مر.)۱ - خسیس.۲- حق ناشناس.
الف
معین
آبخوری
(خُ) (اِمر.)۱- لیوان.۲- شارب، سبیل.۳- نوعی از دهنة اسب که هنگام آب داد...
الف
معین
آبخورش
(خُ رِ) (اِمص.) (عا.) نصیب، قسمت.
الف
معین
آبخورد
(خُ)۱- (مص مر.) آب خوردن.۲- (اِمر.) آبخور، آبشخور.۳- بهره، نصیب.
«
‹
10
11
12
13
14
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها