جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ی
یهوه
(یَ هُ وَ) (اِ.) اسمی است که در تورات بر خدا اطلاق شدهاست و دلالت ب...
معین
ی
یک رو
(ی) (~.) (ص مر.)۱- صمیمی، خالص.۲- یک دست، یک نواخت.۳- آن که پشت و روی ...
معین
ی
یونجه
(یُ جِ) (اِ.) گیاهی است از نوع اسپرس که خوراک چهارپایان است.
معین
ی
یوزه
(زَ یازِ) (اِ.) سگ شکاری.
معین
ی
یهودی
(~.) ۱- (ص.) کسی که دارای دین یهود باشد.۲- (عا.) کنایه از: آدم خسیس و ...
معین
ی
یک دنده
(~. دَ دِ) (ص مر.) لجوج، خود - رأی.
معین
ی
یونت ئیل
(اِ.) هفتمین سال از دورة ۱۲ سالة ترکی.
معین
ی
یوزنده
(زَ دِ) (ص فا.) جستجو کننده.
معین
ی
یهود
(یَ) (اِ.) بنی اسرائیل، پیروان حضرت موسی.
معین
ی
یک دل
(یَ یا یِ. دِ) (ص مر.)۱- متحدالقول، یک زبان.۲- صمیمی، مخلص.
«
‹
3230
3231
3232
3233
3234
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها