جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ب
معین
بین
(بَ یا بِ) (مص.) جدایی.
ب
معین
بیوس
(بَ)(اِ.)۱ - چشمداشت، توقع.۲- طمع.۳- امید، آرزو.
ب
معین
بیمناک
(ص مر.)۱- ترسنده، بیم دارنده.۲- ترسناک.
ب
معین
بیور
(وَ) (اِ.) عددی معادل ده هزار.
ب
معین
بیمارغنج
(غَ) (ص مر.)۱- علیل، رنجور، همیشه بیمار.۲- کسی که بیماری او از روی ناز...
ب
معین
بیوتات
(بُ) (اِ.) خانهها، اتاقها.
ب
معین
بیمارستان
(رِ) (اِمر.) جایی که بیماران را در آنجا بستری و معالجه کنند، مریض خانه...
ب
معین
بیکبار
(به یکبار) (بِ) (ق.) ناگهان.
ب
معین
بیک
(بِ) (اِ.) = بیگ:۱- بزرگ زاده، شاهزاده.۲- رییس قبیله.۳- فرماندة سپاه....
ب
معین
بیژه
(ژِ) (ص.)۱- خالص، بی غش.۲- خاص، ویژه.
«
‹
173
174
175
176
177
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها