جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
توانایی
(~.) (حامص.) نیرومندی، قدرت.
ت
معین
تواری
(تَ) (مص ل.) پنهان شدن، نهفته گشتن.
ت
معین
تهیه
(تَ هِ یِّ) ۱- (مص م.) آماده کردن، ساختن.۲- (اِمص.) آمادگی، بسیج.
ت
معین
توانا
(تَ) (ص فا.)۱- نیرومند.۲- قادر.
ت
معین
تواره
(تُ رِ) (اِ.)۱- اتاقی که در آن سرگین چارپایان و کاه و غیره ریزند.۲- بت...
ت
معین
تهیدست
(تُ دَ) (ص مر.) تنگدست، فقیر.
ت
معین
توان بخشی
(تَ بَ) (حامص.) بازگرداندن تن درستی و عمل کرد طبیعی عضو آسیب - دیده ی...
ت
معین
توارد
(تَ رُ) (مص ل.)۱- پیاپی وارد شدن.۲- مانند بودن شعر دو شاعر هم در لفظ ...
ت
معین
توان
(تَ) (اِ.) نیرو، زور.
ت
معین
توارث
(تَ رُ) (مص م.) ارث بردن از یکدیگر.
«
‹
193
194
195
196
197
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها