جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تانستن
(نِ تَ) (مص ل.) توانستن.
ت
معین
تافشک
(فَ) (اِ.) موریانه.
ت
معین
تایمر
(مِ) (اِ.) سوییچ ساعتی، نوعی ابزار که به وسیلة آن میتوان دستگاهی را ...
ت
معین
تایم اوت
(یْ اُ تْ) (اِ.) توقف بازی یا مسابقه برای مدتی کوتاه با اعلام داور و...
ت
معین
تایق
(یِ) (اِفا.) آرزومند، شایق.
ت
معین
تایر
(یِ) (اِ.) = طایر: لاستیک رویی چرخ وسایل نقلیه.
ت
معین
تایب
(یِ) (اِفا.) توبه کار، نادم.
ت
معین
تای
(اِ.) طاقه.
ت
معین
تاکس
(کْ) (اِ.) نرخ، قیمت ثابت هر چیز.
ت
معین
تب لرزه
(تَ لَ زِ) (اِمر.) نک مالاریا.
«
‹
22
23
24
25
26
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها