جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ت
معین
تبدل
(تَ بَ دُّ) (مص ل.) دگرگون شدن، بدل شدن.
ت
معین
تباه ساختن
(تَ. تَ) (مص م.) تباه کردن.
ت
معین
تبدد
(تَ بَ دُّ) (مص ل.) متفرق شدن، پریشان گشتن.
ت
معین
تباه
(تَ) (ص.) فاسد، ضایع.
ت
معین
تبخیر
(تَ) (مص ل.)۱- بخار کردن.۲- بخور دادن.
ت
معین
تبانی
(تَ) (مص ل.) با یکدیگر هم دست شدن برای انجام کاری.
ت
معین
تبلج
(تَ بَ لُّ) (مص ل.) دمیدن، روشن شدن.
ت
معین
تبصر
(تَ بَ صُّ) (مص ل.) بینا شدن، شناسا گردیدن.
ت
معین
تبرع
(تَ بَ رُّ) (مص ل.) برای رضای خدا کار کردن.
ت
معین
تبقیه
(تَ یَ یا یِ) (مص م.) گذاشتن، بجا ماندن، ماندن، باقی گذاشتن.
«
‹
28
29
30
31
32
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها