جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ح
معین
حرمسرا
(ی) (حَ رَ. سَ) (اِمر.) محل زنان حرم.
ح
معین
حریص
(حَ) (ص.)۱- آزمند.۲- سخت خواستار چیزی و شتابناک برای دست یافتن به او....
ح
معین
حرمت
(حُ مَ) (اِ.)۱- آبرو، عزت.۲- آن چه که محترم داشتن و نگه داشتن آن واجب...
ح
معین
حریز
(حَ) (ص.) سخت محکم، جای امن.
ح
معین
حرمان
(حِ) (مص ل.) بی بهره بودن، بیرون ماندن.
ح
معین
حریره
(حَ رِ) (اِ.)۱- قطعه حریر.۲- خوراکی رقیق از آرد برنج، شکر و مغز بادام...
ح
معین
حرم
(حَ رَ) (اِ.)۱- گرداگرد خانه.۲- اندرون خانه.۳- گرداگرد کعبه و اماکنِ م...
ح
معین
حریر
(حَ) (اِ.)۱ - پرنیان، ابریشم.۲- پارچة ابریشمین.
ح
معین
حرقفه
(حِ قَ فَ یا فِ) (اِ.) خاصره.
ح
معین
حریت
(حُ رّ یَّ) (اِمص.) آزادگی، آزادمنشی.
«
‹
21
22
23
24
25
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها