جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صلصله
(صَ لْ صَ لَ یا لِ) (اِ.)۱- صدای جرس.۲- صدای به هم خوردن زیور یا آهن ...
ص
معین
صماخ
(ص) (اِ.) پردة گوش، سوراخ گوش.
ص
معین
صلصل
(صُ صُ) (اِ.) فاخته.
ص
معین
صمات
(صُ) (اِمص.) خاموشی، سکوت.
ص
معین
صلصال
(صَ) (اِ.) گِل خشک.
ص
معین
صماء
(صَ مّ) (ص.) مؤنث اصم.۱- زنِ کر.۲- سخت و محکم.
ص
معین
صلحاء
(صُ لَ) (اِ. ص.) جِ صلیح ؛ نیکو - کاران.
ص
معین
صم
(صُ مّ) (ص.) ج. اصم ؛ کرها. ؛ ~ñ بکم کر و لال. مجازاً به معنی کاملا...
ص
معین
صنوف
(صُ) (اِ.) جِ صنف.۱- انواع، اقسام.۲- دستهها، رستهها.
ص
معین
صناعی
(صَ) (ص نسب.) منسوب به صناعت، صنعتی، مصنوعی.
«
‹
18
19
20
21
22
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها