جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صرف شدن
(صَ. شُ دَ) (مص ل.)۱- به کار رفتن، مصرف شدن.۲- طی شدن.
ص
معین
صراحی
(صُ) (اِ.) ظرف شراب.
ص
معین
صعب
(صَ) (ق.) دشوار، سخت. ؛~ُالعبور جایی که عبور از آن مشکل باشد. ؛~ُا...
ص
معین
صرف
(~.) (اِ.)۱ - گردش، گردش روزگار.۲- علمی که به بحث دربارة اشتقاق و صیغ...
ص
معین
صراحتاً
(صَ حَ تَ نْ) (ق.) آشکارا.
ص
معین
صریمت
(صَ مَ) ۱- (مص ل.) دل بر انجام کاری نهادن، عزم جزم کردن.۲- (اِ.) تودة ...
ص
معین
صرع زده
(~. زَ دِ) (ص مف.) غشی.
ص
معین
صراحت
(صَ حَ) (مص ل.)۱- خالص و بی غش گردیدن.۲- آشکار شدن.
ص
معین
صریر
(صَ) ۱- (مص ل.) فریاد کردن.۲- (اِ.) آواز قلم به وقت نوشتن.
ص
معین
صرع
(صَ) ۱- (مص م.) بر زمین زدن، افکندن.۲- دو مصراع گردانیدن هر بیت شعر را...
«
‹
5
6
7
8
9
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها