جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ص
معین
صدیق
(ص دُ) (ص.) بسیار راست گو.
ص
معین
صره
(صُ رَّ) (اِ.) کیسة زر و سیم.
ص
معین
صرخ
(صُ) (ص.) سرخ.
ص
معین
صدیع
(صَ) (اِ.)۱- شیر دوشیدة سرد شده که پوست تنک مانندی بر روی آن بسته باش...
ص
معین
صرم
(صَ) (مص م.) بریدن، قطع کردن.
ص
معین
صرحه
(صَ رْ حَ) (اِ.) زمین صاف و هموار.
ص
معین
صدید
(صَ) (اِ.)۱- خونابه، خون به چرک آلوده.۲- ناله و فریاد.
ص
معین
صرلاب
(صُ) (اِ.) نک. اسطرلاب.
ص
معین
صرح
(صَ) (اِ.) قصر یا هر بنای بلند.
ص
معین
صدوق
(صَ) (ص.) بسیار راستگو.
«
‹
7
8
9
10
11
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها