جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ع
معین
عتیق
(عَ) (ص.)۱- باستانی، کهنه.۲- بهترین از هرچیزی، برگزیده.۳- بندة آزاد ...
ع
معین
عدت
(عُ دَّ) (اِ.)۱- لوازم زندگانی.۲- ساز و برگ جنگ.
ع
معین
عجله
(عَ جَ لِ) ۱- (مص ل.) شتاب کردن.۲- (اِمص.) تعجیل، تندی.۳- (اِ.) شتاب،...
ع
معین
عتید
(عَ) (ص.)۱- آماده، مهیا، حاضر.۲- تناور، تنومند، جسیم.
ع
معین
عذول
(عَ) (ص فا.)عیب جو و سرزنش - کننده.
ع
معین
عدوی
(عَ وا) ۱- (اِمص.) سرایت بیماری و تجاوز آن.۲- (اِ.) بیماری واگیردار.
ع
معین
عذوبت
(عُ بَ) ۱- (مص ل.) گوارا بودن.۲- (اِمص.) گوارایی.
ع
معین
عدول
(~.) (ص.) جِ عادل.۱- عدل دهندگان.۲- مردمان صالح برای شهادت در محضر قا...
ع
معین
عذره
(عَ ذِ رِ یا رَ) (اِ.)۱- پلیدی، غایط.۲- جایی که در آن کثافات دفع گرد...
ع
معین
عدوان
(عُ) ۱- (مص ل.) دشمنی کردن.۲- ستم کردن بر کسی.۳- (اِ.) دشمنی، ظلم.
«
‹
17
18
19
20
21
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها