جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ف
معین
فال
(اِ.)۱- قسمتهای مساوی از یک چیز، مانند برشهای یک اندازه از خربزه، گر...
ف
معین
فاصل
(ص) (اِفا.)جداکنندة دو چیز از هم.
ف
معین
فایتون
(اِ.) درشکه.
ف
معین
فانه
(نِ) (اِ.)۱- تکه چوبی که برای شکافتن چوب دیگر لای آن میگذارند.۲- چوبی...
ف
معین
فاقه
(ق ِ) (اِ.) فقر، تنگدستی.
ف
معین
فایت
(یِ) (ص.) از میان رفته، نیست شده.
ف
معین
فانتزی
(نْ تِ) (اِ.)۱- خیال، وهم.۲- ذوق، تفنن.۳- تجملی، زیبا.
ف
معین
فاقعه
(ق عَ یا ع) (اِ.) سختی، بلا. ج. فواقع.
ف
معین
فایبرگلاس
(بِ گِ) (اِ.) مادهای مرکب از الیاف شیشه و رزینهای پلیمری که در ساخت...
ف
معین
فامیل
(اِ.) خانواده، خویشاوند.
«
‹
8
9
10
11
12
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها