جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لاپ آمدن
(مَ دَ) (مص ل.) (عا.)۱- در قمار تقلب کردن و جر زدن.۲- لاف و گزاف گفتن،...
ل
معین
لامپا
(اِ.) چراغی که با نفت میسوزد و شامل لوله و سرپیچ میباشد، چراغ لامپا...
ل
معین
لایجوز
(یَ) ۱- (جملة فعلی) شایسته، نیست.۲- (ص مر.) ناروا.
ل
معین
لاپ
(عا.) = لاف:۱ - لاف وگزاف.۲- زیر حرف خود زدن.
ل
معین
لامپ
(اِ.)وسیلهای که جریان الکتریسیته را تبدیل به نور و روشنایی میکند و ...
ل
معین
لایتناهی
(یَ تَ) (ص مر.)بی انتها، بی نهایت.
ل
معین
لاوک
(وَ) (اِ.) تغار، ظرف بزرگ.
ل
معین
لامع
(مِ) (ص فا.) درخشان، روشن.
ل
معین
لایتغیر
(یَ تَ غَ یُِ) (ص مر.) تغییر ناپذیر.
ل
معین
لاوه گر
(~. گَ) (ص فا.) = لابه گر:۱- متملق، چاپلوس.۲- تضرع کننده.
«
‹
11
12
13
14
15
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها