جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لبنیات
(لَ بَ یّ) (اِ.)شیر و محصولاتی که از شیر به دست آورند مانند ماست و پن...
ل
معین
لباسات
(لِ) (اِ.)۱- مکر، حیله.۲- تملق، چاپلوسی.
ل
معین
لب سوز
(~.) (ص فا.) داغ.
ل
معین
لبنی
(لَ بَ) (اِ.) مربوط به فرآوردههای شیر.
ل
معین
لباس
(لِ) (اِ.) پوشاک، رخت، جامه. ؛~ بعد از عید کنایه از: چیز خوبی که چو...
ل
معین
لب سنگ
(لَ. سَ) (ص مر.) ساکت، خاموش.
ل
معین
لبنک
(لَ بَ) (اِ.) موریانه.
ل
معین
لباده
(لَ بّ دِ) (اِ.) بارانی، بالاپوش بلند. (لباده در اصل به معنی بارانی ن...
ل
معین
لب دادن
(~. دَ) (مص ل.) بوسه دادن.
ل
معین
لحد
(لَ حَ) (اِ.) گور، شکاف در گور که جای سر مردهاست.
«
‹
20
21
22
23
24
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها