جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لوستر
(اِ.)۱- حباب شیشهای، چینی یا فلزی چراغ مخصوصاً نوعی که از سقف آویزان...
ل
معین
لودر
(لُ دِ) (اِ.) ماشینی دارای بیل بزرگ و گود برای برداشتن موادی مثل برف ...
ل
معین
لوسانه
(نِ) (اِ.)۱- چاپلوسی.۲- وسیلة فریب.
ل
معین
لوخ
(اِ.) نوعی نی که در آب میروید.
ل
معین
لوس
(اِ.) = لس: چاشنی، مزه.
ل
معین
لوحه
(لَ حِ) (اِ.) صفحة تصویر.
ل
معین
لوزینه
(لُ یا لَ نِ) (اِ.) یک قسم شیرینی است که از شکر و گلاب و بادام و پسته ...
ل
معین
لوح ناخوانده
(~ خا دِ) (اِمف.) درس نخوانده.
ل
معین
لوزی
(لُ) (اِ.) چهار ضلعی که چهار ضلعش برابر است و زاویههای مقابل آن دو به...
ل
معین
لوح
(لَ) (اِ.)۱- هرچه پهن باشد.۲- تختة چوب و جز آن. ج. الواح.
«
‹
55
56
57
58
59
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها