جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لیالی
(لَ) (اِ.) جِ لیل ؛ شبها.
ل
معین
لگام انداختن
(~. اَ تَ) (مص م.) مرکب را از سرکشی باز داشتن.
ل
معین
لیاقت
(قَ) (مص ل.) سزاواری، شایستگی.
ل
معین
لگام
(لِ) (اِ.) دهنه، دهانه، افسار.
ل
معین
لیر
(اِ.) آب غلیظی که از دهان و گوشههای لب فرو ریزد. و بیرون آید.
ل
معین
لیات
(لِ) (اِمص.) = لی آوت: صفحه آرایی (چاپ و نشر).
ل
معین
لگاریتم
(لُ) (اِ.) نمادی است در ریاضی که نشان میدهد عدد A (مبنای لگاریتم) به...
ل
معین
لیدر
(دِ) (اِ.) رهبر، سردسته.
ل
معین
لی لی حوضک
(حُ ضَ) (اِ.) نوعی بازی برای کودکان بسیار خردسال که کف دست آنها را قل...
ل
معین
لگ
(لَ) (اِ.) رنج، محنت، الم.
«
‹
65
66
67
68
69
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها