جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لاذب
(ذِ) (اِفا.) چسبنده.
ل
معین
لاسع
(س) (اِفا.) گزنده، نیش زننده.
ل
معین
لاده
(دِ) (ص.) بی عقل، احمق.
ل
معین
لاستیک
(اِ.) مادة چرم مانند که از شیرة بعضی گیاهان گرفته میشود و پس از یک ر...
ل
معین
لادن
(دَ) (اِ.) نوعی گل، دارای ساقة نازک و خزنده وبرگهای گرد و گلهای نارن...
ل
معین
لاما
(اِ.) پیشوای مذهب لامایی.
ل
معین
لاقیس
(ص.) وسوسه کننده.
ل
معین
لاطایلات
(ص مر.) جِ لاطایل ؛ سخنان بیهوده و بی معنی.
ل
معین
لام کشیدن
(کِ دَ) (مص ل.) کشیدن خطی به صورت لام (ل) از سپند سوخته و جز آن بر پ...
ل
معین
لاقید
(قَ یْ) (ص.) سهل انگار، بی اعتناء.
«
‹
5
6
7
8
9
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها