جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ل
معین
لیسیدن
(دَ) (مص م.) زبان به چیزی مالیدن.
ل
معین
لیرت
(رَ) (اِ.)۱- خود آهنی که به هنگام جنگ بر سر گذارند، مغفر.۲- نوعی از سل...
ل
معین
لیله المعراج
(~. مِ) (اِمر.) = لیلة الاسرا: شب معراج پیامبر اسلام.
ل
معین
لیسک
(سَ) (اِ.) حلزون.
ل
معین
لیله القضاء
(~. قَ) (اِمر.) شب برات.
ل
معین
لیسه
(~.) (اِ.) ورقهای است فولادی که سطح چوب را برای بطانه و رنگ هموار می...
ل
معین
لیله القدر
(~. قَ) (اِ.) شب عبادت و استغاثه، شب احیاء.
ل
معین
لیست
(اِ.) فهرست، صورت اسامی افراد یا اشیا یا هر چیز دیگر، سیاهه، صورت. (ف...
ل
معین
لیوه
(وَ یا وِ) (ص.)۱- فریبنده و چاپلوس.۲- لوس، بی مزه.۳- هرزه گو، هرزه گرد...
ل
معین
لیگ
(اِ.) گروهی از تیمهای ورزشی که به طور مرتب با یکدیگر مسابقه میدهند....
«
‹
72
73
74
75
›
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها