جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نوشین
(ص.) شیرین، گوارا.
معین
ن
نوشیدن
(دَ) (مص م.) آشامیدن.
معین
ن
نوشه
(شَ یا شِ) (ص.)۱- انوشه، جاوید، پایدار.۲- خوشحال، شادمان.۳- خوشبخت، سع...
معین
ن
نوشنجه
(شَ جِ) (ص.) گوارا، نوشین.
معین
ن
نوشدارو
(اِمر.) پادزهر، داروی شفابخش.
معین
ن
نوشته
(نِ وِ تِ)۱- (اِمف.) تحریر شده.۲- (اِ.) نامه، مراسله.۳- رسید، سند.
معین
ن
نوشتن
(نَ یا نِ وِ تَ) (مص م.)۱- تحریر کردن.۲- درنوردیدن، پیچیدن.
معین
ن
نچ نچ کردن
(نُ نُ. کَ ردَ) (مص ل.)۱- تأسف خوردن بر هر کاری.۲- خرده گیری کردن.
معین
ن
نوک
(اِ.)۱- سر هر چیزی.۲- منقار مرغ.
معین
ن
نچ
(نُ) (اِصت.) (عا.)۱- آوایی که به علامت عدم قبول یا تأسف از کاری از دها...
«
‹
116
117
118
119
120
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها