جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نکته سنج
(~. سَ) (ص فا.)باریک - بین، تیز فهم.
معین
ن
نگد
(نَ گَ) (ص.) (عا.) شخص سرد و نچسب و گرانجان، کسی که در برخورد با مردم ...
معین
ن
نگاتیو
(ن) (اِ.) منفی، متضاد پوزیتیو.
معین
ن
نکته دانی
(~.) (حامص.) دانستن مفاهیم دقیق و باریک.
معین
ن
نگاهبانی
(~.) (حامص.) محافظت، مراقبت.
معین
ن
نکیر
(نَ) (اِ.)۱- انکار.۲- نکیر و منکر، دو فرشتهای که پس از مرگ انسان درب...
معین
ن
نکته
(نُ ت ِ) (اِ.)۱- نقطه.۲- مفهوم لطیف و دقیقی که با دقت و تأمل دریافت ...
معین
ن
نگون بخت
(نِ بَ) (ص مر.) بدبخت، سیاه بخت.
معین
ن
نگاهبان
(~.) (اِ.) پاسبان، مراقب.
معین
ن
نکویی
(نِ) (حامص.) نیکی، نیکویی.
«
‹
124
125
126
127
128
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها