جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نیم کره
(کُ رَ یا رِ) (اِمر.) هر نیمة کرة زمین که به وسیلة خط استوا جدا شده.
معین
ن
نیم بند
(بَ) (ص مر.)۱- نه کاملاً مایع و نه کاملاً جامد.۲- ناقص.
معین
ن
نیشتر
(تَ) (اِ.) آلت نوک تیزی که با آن رگ میزدند.
معین
ن
نیز
۱ - کلمة ربط و عطف.۲- دیگر، بار دیگر.
معین
ن
نیم چرخ
(اِمر.) (عا.) برخاستن از روی زمین نه به کمال به نحوی که بدن خمیده نمای...
معین
ن
نیم بسمل
(بِ مِ) (ص مر.) نیم کشته، حیوانی که هنو ز جان داشته باشد.
معین
ن
نیش غولی
(ص نسب.)۱- منسبوب به نیش (ناب) غول.۲- خرافی، خرافاتی. ؛ایراد ~ایراد ن...
معین
ن
نیروگاه
(اِ.) مجموعهای برای تولید انرژی.
معین
ن
نیم پول
(اِمر.) واحد وجه و مسکوکی در ایران (عهد قاجاریه) و آن نصف یک پول و دو ...
معین
ن
نیم آستین
(اِمر.) نوعی قبا که آستینهای آن تا آرنج میرسد و آن را از پارچههای ز...
«
‹
132
133
134
135
136
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها