جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ن
نماهنگ
(نَ هَ) (اِمر.) تصویر و قطعهای موسیقی با یا بدون کلام که در هم تلفیق ...
معین
ن
نمونش
(نُ نِ)۱- (اِمص.) راهنمایی.۲- (اِ.) نمودار.
معین
ن
نمرق
(نَ رَ یا نِ رِ یا نُ رُ) (اِ.) متکا، بالش. ج. نمارق.
معین
ن
نمام
(نَ مّ) (ص.) سخن چین، غماز.
معین
ن
نمون
(نُ)۱- (اِ.) مَثَل، مانند.۲- اشاره، رمز.۳- (ص فا.) نماینده، رهنمون.
معین
ن
نمر
(نَ مِ) (اِ.)۱- پلنگ.۲- یوزپلنگ. ج. نمار، نمور.
معین
ن
نمازی
(~.) (ص نسب.)۱- نماز گزارنده.۲- پاک، پاکیزه.
معین
ن
نمور
(نَ) (ص.) نمناک، مرطوب.
معین
ن
نمدین
(~.) (ص نسب.) ساخته شده از نمد.
معین
ن
نمازگزاردن
(~. گُ دَ) (مص ل.) به جای آوردن نماز.
«
‹
97
98
99
100
101
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها