جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ه
هرمنوتیک
(هِ مِ نُ) (اِ.) روش تأویل و تفسیر، کشف پیامها، نشانهها و معانی یک ...
معین
ه
هرکن پرکن
(هُ کُ پُ کُ) (ص مر.) (عا.) بسیار ارزان قیمت.
معین
ه
هرمس
(هُ مُ یا هِ مِ) (اِ.)۱- هرمز، اورمزد.۲- نام سه حکیم معروف که اولین آن...
معین
ه
هرکاره
(هَ رِ)۱- (صِ مر.) همه کاره، کسی که به هر کاری دست بزند.۲- پیک، قاصد.۳...
معین
ه
هرمز
(هُ مُ) (اِ.)= هرمزد. اورمزد. اهورامزدا:۱- نام خدا.۲- نام سیارة مشتری....
معین
ه
هرک
(هَ رَ) (ص.) احمق، نادان.
معین
ه
هرماس
(هُ یا هَ) (اِ.) اهریمن، شیطان.
معین
ه
هرچه
(هَ چِ) = هرچ: (مبهم مرکب)۱- هر چیز.۲- هر اندازه، هر قدر.۳- هر که (در ...
معین
ه
هرم
(هَ رَ) (اِ مص.) پیری، کهنسالی.
معین
ه
هرچند
(هَ چَ) (حر ربط) اگر چه.
«
‹
18
19
20
21
22
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها