جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
ه
هوشیاری
(~.) (حامص.)۱- دارای هوش.۲- عاقلی.۳- آگاهی، بیدار.۴- زیرکی.
معین
ه
هود
(اِ.) = هوده: آتشگیره.
معین
ه
هوار
(~.) (اِ.) (عا.) داد و فریاد، سر و صدا.
معین
ه
هنی
(هَ) (ص.)۱- گوارا.۲- آن چه بی رنج و بی زحمت به دست آید.
معین
ه
هنرستان
(هُ نَ رِ) (اِ.) آموزشگاهی که در آنجا انواع هنر تعلیم داده میشود، هنر...
معین
ه
هوشیار
(ص.) باهوش، خردمند.
معین
ه
هوتخش
(تُ) (اِ.) پیشه ور، صنعتگر.
معین
ه
هوادج
(هَ دِ) (اِ.) جِ هودج.
معین
ه
هنگفت
(هَ گُ) (ص.)۱ - ستبر، کلفت.۲- بسیار، فراوان.
معین
ه
هوشمند
(مَ) (ص مر.)۱- باهوش.۲- عاقل، بخرد.
«
‹
50
51
52
53
54
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها