جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
و
ویرگول
(اِ.) علامت فاصله به این شکل «، » که بین کلمات گذاشته میشود، کاما.
معین
و
ویترین
(اِ.) قفسة شیشهای.
معین
و
وکالت
(وَ لَ) (اِمص.) وکیلی، وکیل کردن.
معین
و
ویلی
قیلی ویلی رفتن: (عا.) غنج زدن، هوس بسیار داشتن، مشتاق و آرزومند چیزی ی...
معین
و
ویروس
(اِ.) موجود بسیار ریزی که باعث بروز بیماری میشود.
معین
و
ویترای
(اِ.)۱- شیشهای که بر روی آن با رنگ روغن یا رنگ خمیری شکل نقاشی کرده ...
معین
و
وکاء
(وِ) (مص م.) بار را با دو دست برداشتن و بلند کردن.
معین
و
ویلچر
(چِ) (اِ.) صندلی چرخ داری که از آن برای کمک به حرکت و جابه جایی بیمار...
معین
و
ویرایش
(یِ) (اِمص.) زیاد یا کم کردن مطلب، تصحیح و تنقیح متنهایی که جهت چاپ و...
معین
و
ویتامین
(اِ.) مواد مخصوصی که در اغذیة مختلف وجود دارند و وجود آنها در جیرة غ...
«
‹
66
67
68
69
70
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها