جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
معین
و
ویر
(اِ.) (عا.) میل و هوس شدید به چیزی.
معین
و
وکیوم
(وَ یُ) (ص.) بی هوا، خلاء.
معین
و
ویولون سل
(~. س) (اِ.) از سازهای آرشهای که به شکل ویولون ولی از آن بزرگتر است ...
معین
و
ویسکی
(اِ.) نوعی مشروب الکلی.
معین
و
ویدیو کلوپ
(~. کُ) (اِمر.) محلی برای کرایه دادن فیلمهای ویدیویی.
معین
و
وکیل در
(~ دَ) (اِمر.) کسی که واسطة میان امرا و سلاطین بوده و تقاضای مردم را ...
معین
و
ویولون
(اِ.) از سازهای زهی که چهار سیم دارد و با آرشه نواخته میشود.
معین
و
ویست
(اِ.) قسمی بازی با ورق.
معین
و
ویدیو
(یُ) (اِ.) دستگاه ضبط مغناطیسی تصویر و صدا و پخش و نمایش آن از طریق ت...
معین
و
وکیل
(وَ) (اِ.)۱- مباشر، کارگزار.۲- کسی که شخص انجام کارهای خود را به او ...
«
‹
68
69
70
71
72
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها