جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها
منو
ک
معین
کوردین
(دِ) (اِ.) جامة پشمین، گلیم، پلاس.
ک
معین
کوثر
(کَ ثَ) (اِ.)۱- بسیار از هر چیز.۲- نام جویی در بهشت.
ک
معین
کوبه
(بِ) (اِ.) هر چیز که با آن چیز دیگر را کوبند.
ک
معین
کوله پشتی
(لِ. پُ) (اِمر.) کیف یا کیسهای که برای حمل بار بر پشت بندند.
ک
معین
کوفته
(تَ یا تِ) (ص مف.)۱- کوبیده، ساییده، خسته و فرسوده.۲- (اِ.) یک قسم طعا...
ک
معین
کوسان
(ص.) = گوسان: موسیقی دان، خنیاگر.
ک
معین
کورتون
(کُ تُ) (اِ.) نام تجاری دارویی که در پزشکی عمدتاً برای درمان بیماریه...
ک
معین
کوتک
(تَ) (اِ.) = کتک:۱- چوبدستی، عصا.۲- دستة هاون.۳- چوب گازران.۴- ضرب (مط...
ک
معین
کوبن
(بِ یا بَ)(اِ.)چکش آهنگران و مسگران و آن دو قسم باشد، یکی مربع ک ه آن ...
ک
معین
کوله
(لَ) (ص.) احمق، نادان.
«
‹
127
128
129
130
131
›
»
باز کردن سایدبار
فروشگاه
خانه
جستجو
لغت نامه
صفحه اصلی زردیس
پیشنهاد کلمه
همه کلمه ها